گشایش سیاسی
فرزاد وثوقی روزنامه نگار
باید دید آنچه رییس دولت دوازدهم درمورد گشایشهای اقتصادی اعلام کرده حول کدام محورها خواهد چرخید. آنچه تا کنون اتفاق افتاده منجر به خلق یک نظام سرمایه داری جدید و پیوست نظام سرمایه داری دوران پیش از انقلاب اسلامیبوده است. نظامیکه مورد مخالفت بسیاری انقلابیون بود وباعث ایجاد شکاف طبقاتی ونهایتا فروپاشی حکومت پهلوی شد. درانقلاب سال 57 ملاک ومیزان رویارویی مستضعفین با مستکبران بود. آنچه باعث شده بود جامعه دوقطبی شود واین موضوع به یک مسئله اجتماعی وبی تفاوتی به آن در بلند مدت منجربه ایجاد یک خشونت اجتماعی سیاسی منتهی به فرپاشی شد.
بنظر میرسد اموال تجمیع شده در بیناد مستضعفان که محصول مصادره اموال افرادوابسته به حکومت قبل بود به تنهایی قادر بوده وهست تا ریشه فقر را به خشکاند. چرا که چپاول اموال درحکومت گذشته به حدی بوده که به وقوع انقلاب اسلامیدرایران با هدف دستیابی به عدالت وبرابری اسلامیانجامید.حالا اما شکاف طبقاتی سیر صعودی یافته است وبا گذشت چهار دهه از انقلاب مستضعفین علیه مستکبرین اما مستضعفین دیگری همطراز با گذشته وبصورت مضاعف خلق شده اند. درواقع امروز طبقه متوسط وجود خارجی ندارد وهمه یا مستکبرهستند ویا مستضعف.
باید دید برنامههای راهبردی دولت دوازدهم با نگاهی به گذشته یازده دولت پیشین ،چگونه به اجرا گذاشته شده اند که محصول این برنامهها تولید فقر بوده است. همچنین باید ادوار مجلس را مورد پرسش قرار داد که چگونه این برنامههای فقر ساز را تصویب وبه دولت برای اجرا، ارجاع داده اند. بدون شک میتوان براین اعتقاد بود که نمایندگان در دورههای گذشته از سطح قابل قبولی ازاطلاعات اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی برخوردار نبوده اند و بیشتر برای خالی نبودن عریضه به مجلس ورود کرده اند ویا ورود به مجلس را بخشی از سهم خواهی خود از حکومت میدانسته اند.
بدون شک برنامههای اجرایی پاسخگوی نیازها نبوده است چراکه اقتصادیون کشور معتقدند ، قوانین نخ نما ومربوط به شصت سال گذشته است. این خبربه نوعی شوخی تلقی میشود چراکه چگونه ممکن است کشوری با برخورداری از روحیه نمایندگان انقلابی و با هدف اصلاح امور در ده دوره گذشته متوجه ضرورت اصلاح قوانین نشده ویا آنرا درک نکره باشند؟
کشور امروز درشرایطی قرار دارد که بحرانهای اقتصادی اجتماعی درآن محصول عملکرد مدیران ونمایندگان دیروز است. باید این پرسش را مطرح کرد که چرا مدیران ونمایندگان دیروز پیش بینی وچاره اندیشی برای امروز نکرده اند و امروز بااین همه معضلات ومشکلات روبه رو هستیم .
در روزهای تبلیغات برای انتخابات مجلس یازدهم با اوج بهانهها از نظام مدیریتی ناکارآمد دولت یازدهم ودوازدهم مواجه بودیم وامروز همان مدیران ناکارآمد برسر کار خود حضور دارند و به تبادل اطلاعات با نمایندگان پیروز مجلس یازدهم مشغولند! ایضا که بعضی نمایندگان مجلس دهم پستهای دولتی گرفتند وپس از یک دوره بازیگری نقش نمایندگی حالا کارمند رتبه بالای دولت شدند.
این روزها برای آنان ، حکایت از تعامل با دولت در روزهای سخت گذشته را دارد ودرواقع آنان مزد خوش خدمتی خودرا به دولت گرفتند چراکه باید برای مردم مطالبه گری میکردند ونکردند وبه دنبال مطالبات خود از دولت بودند ودراین راستا به توفیق رسیدند.
ما دردو جبهه دچار ضعف بزرگی هستیم ، اول اینکه وکیل الرعایا به دنبال مطالبات مردم نیستند ودوم اینکه نظارتها بی اثر ویا اصولا کارآمد نیست. وقتی نظارتی وجود نداشته باشد از درون فساد اتفاق میافتد و افراد صاحب قدرت به فکر منافع خود وهیات همراه میافتند و مردم را فراموش میکنند. نقطه اوج فراموشی مردم ،به بحرانهای اقتصادی اجتماعی امروز بدل میشوند و یکی از علل ریزش سرمایههای اجتماعی همین فراموشی از بالا به پایین است. بازهم باید امیدوار بود که گشایشی درامور اتفاق بیفتد که دوام وبقا درهمین نکته کلیدی است. اگر دو قوه مجریه ومقننه یک دل و همراه برای حل مشکلات مردم اقدام کنند بطور قطع اتفاق مهمیخواهد افتادودرغیر این صورت همچنان باید شاهد تورم وریزش سرمایههای اجتماعی باشیم . ///انتهای پیام 659 کلمه