تولید با فاصله از فساد
فرزادوثوقی روزنامه نگار
چرا از سرمایه گذار فراری هستیم وچرا تا کنون خصوصی سازی محقق نشده است ؟ چرا سرمایه گذارنماها برای ورودواستمرار به جربان تولید ، تسهیلات بانکی را خواستارواحیانا قربانی سیر معیوب تولید میکنند؟ میزان سهم آورده تولید کننده باید چه میزان باشد و خصوصی سازی به چه معناست ، آیا جریان خصوصی سازی باید با وام بانکی سروسامان بگیرد یا سرمایه گذاران باید منابع بانکی را افزایش وتوسعه را رقم بزنند؟ آیا حریم امنی برای سرمایه گذاری به معنای واقعی قایل بوده ایم وآیا تاریخ را برای ورود سرمایه گذار واقعی درتقویم میتوان یافت؟
سرمایه درگردش همچنان اولین نیازکارآفرینان برای تولید وایجاد اشتغال است. دراین راستا این پرسش مطرح میشود که سهم آورده سرمایه گذاران وکارآفرینان دراین بین چه میزان است و سهم بانکها دراین داستان چه میزان ؟ به طبع درکنار انتظاری که از بانکها ومنابع موجودآنان میرود باید از سرمایه گذاران نیز انتظار سهم آورده داشت.
بعضی سرمایه گذاران تنها با یک طرح وارد گود سرمایه گذاری و تولید میشوند واگر درشهرکهای صنعتی قصد استقرارداشته باشند ، از انواع واقسام حمایتهای صنعتی ونیز زیر ساختهای مورد نیاز برخوردار میشوند و زمین به عنوان اولین ومهمترین نیاز، بصورت قسطی دراختیار آنان قرار میگیرد وتا اینجا بیشتر اموررا میتوان حمایتی توصیف نمود .
بطور قطع پس از طی مراحل اولیه واخذ مجوز وپروانههای مربوطه ودریافت زمین باید وارد فازخرید ماشین الات شد که دراین بخش سرمایه گذاران باید هم سهم آورده داشته باشند و هم از تسهیلات بانکی با توجه به توجیههای اقتصادی تولید برخوردار شوند و دولت باید صنعتگران را حمایت کند. این حمایتها شامل ابعاد داخلی وخارجی موضوع میشود چراکه دولت باید با اتخاذ روشهای دیپلماتیک ، تولید کننده را در بازاریابی پیش وضمن تولید درآنسوی مرزها حمایت کند وزمینه ثبت سفارشهای مقدماتی را نیزفراهم آورد.
بانکها نیز باید به تولید کنندگان بها بدهند واز آنان حمایت کنند هرچند درسالهای گذشته به واسطه اتخاذ سیاستهای پرتنش دولتی درروابط بین المللی ، اقتصاد ایران دچار صدمات بسیاری گردید که جبران آن محال است اما میتوان درانتظار دگر اندیشی در حوزه تولیدبود که البته برای حصول آن راه درازی درپیش است.
درنگاهی دگر به اقتصاد ایران وحاشیه سازیهای آن در داخل وخارج مرزها ، دولت هنوز نتوانسته جایگزینی برای درآمدهای نفتی خودپیدا کند هرچند روی صادرات غیر نفتی حساب باز کرده اما صادرات غیر نفتی جان لازم برای جبران کاستیهای بودجه کشور را ندارد تا از این طریق سایر بخشها خصوصا تولید را تقویت کند.
متاسفانه تولید درکشورمان در سالهای گذشته بصورت فلهای با فاصله زیاد از استانداردها وبسته بندی مورد پذیرش کشورهای منطقه واروپایی مواجه بوده است و دراین فاصله بسیاری بازارهای پر رقیب را ازدست داده ایم وباید برای تصاحب دوباره آن هم کیفیت را ارتقا داد وهم بازاریابی را تقویت نمود چرا که تولید ملی زمانی دارای ارزش است که پیش ازطراحی و تولیدمحصول تقاضای بازارهای جهانی راکسب نموده باشد چراکهتولید دراولین گام باید بازاریابی دقیقی داشته باشد.
اما سرمایه درگردش نیاز واقعی بخشهای تولیدی است که نباید بطور کامل متوجه تسهیلات بانکی شود چراکه منابع بانکی حاصل از سپردههای مردم در بانکهاست و بانکها درصیانت از منابع حاصل از سپردهها مسوولیتی خطیر دارند.بنظر میرسد بخش خصوصی باید روی منابع سایر بخشها درقالب سرمایه گذار ومشارکت در تولید حساب کند وزمینه تولید را به گونهای طراحی نموده باشد تا امکان مشارکت بخش خصوصی در فرایند تولید را فراهم کرده باشد . درکل تولید کننده باید روی سرمایه گذاری در سرمایه گذاری حساب کند تا تسهیلات پربهره بانکها . دربسیاری کشورهای جهان بانکها دنبال تولید کنندگان میدوند ودرایران تولید کننده دنبال بانکها میدود ودست آخر به دلیل شرایط خاص و ورشکستگی تولید کنندگان ، این بانکها هستند که باید به عوض مطالبات خود، زمین کارگاه وکارخانه را مصادره کند.
با این اوصاف به جایی نخواهیم رسید چراکه اقتصاد ایران پیروقوانینی خسته ونخ نماست. قوانینی که همراهی با تولید کننده وصادرکننده ندارد. تولید ملی وفرا ملی به میدانی بزرگ ووسیع نیازمند است که درآن بخشهای خصوصی و تعاونی با فراق بال به عملیات اقتصادی بپردازند . عملیاتی با حمایت دولت با فاصله از فساد و حاشیههای قضایی . اینک امیدواریم هرچه سریعتر راهبردهای اقتصادی دولت اجرایی وبا تعامل مجلس بهترین روش برای نجات اقتصاد اتخاذ شود . /// انتهای پیام 741کلمه