زوال اخلاق
فرزاد وثوقی روزنامه نگار
تربیت نسل نو یکی از زیر ساختهای مهم واساسی کشور است. بدون تربیت نسل نو راه به بیراهه خواهیم برد. متاسفانه آینده روشنی را به جوانان معرفی نکرده ایم چراکه غالب اخبار از توسعه و روبه ازدیاد رفتن فساد حکایت دارد. وقتی فساد گسترش یافت اخلاق تحت تاثیر آن قرار میگیرد واتفاقاتی که دیروز وامروز درحال وقوع است حکایت از بی اخلاقیها دارد.
ما دربحث آموزش وپرورش هم سالیان سال است هشدار میدهیم ،پرورش برآموزش مقدم است اما جابجایی این دو هم در حوزه تئوریک وهم در حوزه عمل هم انکارپذیر است وهم محال چرا که با استناد به علوم وفرضیات قدما از تغییر وتحول درآن پرهیز میکنیم. اینکه چرا علوم تربیتی ما دچار این آسیب جدی شده است باید به ساختارهای سیاسی توجه نمود وانگشت اتهام را به سمت سیاسیون نشانه برد، چراکه تمامیبحرانهای امروزی حاصل روند روبه ازدیاد فعالیتهای سیاسی است. سیاست یک دروغ بزرگ وقابل تکرار برای مهلت گرفتن وآسیب رساندن به فرهنگ ملی یک کشور است. هرچه بیشتر بتوانیم فرهنگ را آلوده سیاست ودروغ پردازی کنیم اخلاق را بیشتر درجامعه به سمت نابودی خواهیم برد.
علم اقتصاد گواه این ماجراست که با برهم زدن تعادل بین فقرو ثروت میتوان جامعهای سرخورده خلق نمود. وقتی شکاف طبقاتی حاصل اقتصاد سیاسی افزون شد بتدریج میتوان اخلاق وتعهد را از جامعه گرفت چرا که مردم فقیر به هر بی اخلاقی دست خواهند زد تا گرسنه نمانند وثروت اندوزی درآن جامعه به یک رویا تبدیل خواهد شد.
انحصاد طلبی ،دیگر گواه شکل گیری شکاف طبقاتی برای دستیابی بدین منظور است. وقتی انحصار گران به دنبال حصار کشی درجامعه باشند دو طبقه اجتماعی درتضاد با یکدیگر قرار خواهند گرفت وشکل گیری این تضاد بحرانهای اجتماعی وحتی خشونتهای خیابانی را باعث میشود.
در قانون اساسی کشورمان برای مساوات دستورات بسیارشفافی صادر شده که متاسفانه نظام مدیریتی ما یا از آن اطلاعی ندارد ویا برای اجرا سهوا ویا تعمدا پرهیز میکنند. امروزه درحال تولید طبقه فقیر هستیم، بزرگترین کارخانه تولیدی ما که همان روستاهای کشور هستند درحال تخلیه میباشند. با تخلیه روستاها به هر دلیل ، این بی اخلاقیهاست که در حوزه حاشیه نشینی خودنمایی میکند. روستاهای ما که زمانی بزرگترین کارخانه تولیدی کشور بودند حالا دربحران بی آبی وبیکاری قرار گرفته اند وجوانان روستایی تاب استقامت دربرابراین ویرانی بزرگ را ندارند.
حالا کهنسالان که راه به جایی ندارند درخرابههای روستاهای آباد دیروز عقربههای ساعت را تا لحظه سفر ابدی بدرقه میکنند وجوانان در شهرهای بزرگ گرفتار حاشیه نشینی ومرگ تدریجی شده اند. ذکر آمارهای پلیس کشور از افزایش روند قاچاق گواهی برای ادعاست چراکه سیر صعودی اقتصاد مبتنی برقاچاق توسط همین عناصر مهاجر دربحرانی بی هویتی اتفاق میافتد.
درحاشیه شهرهای بزرگ پیدا کردن آدرس جوانان مهاجر بسیار آسان است چرا که شهرکهای فقیر نشین با تمرکز دریک نقطه به کانون آسیبهای اجتماعی تبدیل شده اند و جوانان ساکن دراین شهرکها برای امرار معاش دست به مشارکت در صنعت قاچاق میزنند. بحران بی هویتی که مدیران کشور ازآن در تمامیسمینارهای اجتماعی اقتصادی سخن میگویند دارای پروندهای قطور ونخ نماست چراکه در تمامیادوار مدیران اجرایی وبرنامه ریز کشور درمورد آن گفته اند اما حاصلی جز اتلاف وقت دراین سمینارهای نداشته است.
بزرگترین عیب دراین راستا نبود دفتر مهاجرت در شهرهای بزرگ وکوچک است اینکه ما هر شهر را با ظرفیت چه تعداد شهروند با چه میزان زیر ساخت بنا کرده ایم بسیار مهم وحیاتی است.دفتر مهاجرت که ما از فقدان آن رنج میبریم میتواند جمعیت شهرها را براساس توان زیر ساختها کنترل کند واجازه حضور جمعیت شناور برای مدت محدودی را صادر کند ودرپایان افراد مهاجر باید آن نقطه را به سمت زادگاه خود ترک کنند. ما وقتی از مهاجرت سخن میگوییم که شهرهای ما فراخوانی برای این منظور از بین سرمایه گذاران ویا نیروهای متخصص صادرکرده باشند. بدون اعلام نیاز حضور افراد مهاجر به عنوان سربار تلقی میشود وباید دید مدیران ارشد کشور وبرنامه ریزان چه تدابیری برای کنترل این موضوع اندیشیده اند.
پس ما از طرفی درگیر تربیت نسل نو درجامعه هستیم درحالی که تقدم پرورش برآموزش را رعایت نکردیم وموج فساد ، اخلاق جامعه را به بیراهه کشانده واز طرفی به زیر ساختهای کشور برای امر مهاجرت هدفمند توجهی نداشته ایم . حاشیه نشینی از کنترل شهرداران خارج شده است چراکه دفتر مهاجرت برای ساماندهی امر مهاجرت هدفمند تاسیس نشده است . حالا حاشیه نشینی به ابزاری برای توسعه صنعت قاچاق تبدیل شده است وباید برای این حاشیههای پرنگ تر از متن برنامهای استراتژیک داشته باشیم تا مانع نابودی فرهنگ کار، فرهنگ شهر نشینی و اخلاق درجامعه باشیم . امیدواریم مدیران واهل سیاست دراین مقوله ورودی جدی داشته باشندچراکه تاکید ما برتقدم پرورش بر آموزش است.///انتهای پیام 788 کلمه