برنامه نداریم
فرزادوثوقی روزنامه نگار
در دولت گذشته نگران حذف سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشور بودیم که رییس جمهور وقت تشخیص داده بود برای تقسیم بودجهای اندک و سلیقگی نیازی به یک دستگاه بزرگ وصرف هزینههای آنچنانی نیست . شاید رییس دولت وقت درست میاندیشید وشاید مانع هزینه تراشیها ویا توجیه بعضی کارها در بدنه دولت شده بود اما امروز به لحاظ برنامه وبودجه با روزگاری که سازمانی نداشتیم چندان تفاوتی ندارد چرا که وجود این سازمان را تا حد یک واحد حسابداری تنزل داده اند. در واقع پولی در بساط نیست تا سازمان یاد شده مدیریت آنرا برعهده بگیرد . بقولی ۲هزار میلیارد تومان اعتبار برای استانی مانند فارس که فقط یک پروژه اش حدود ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار میخواهد پول خورد محسوب میشود . هر چند باید به کاربردهای اصلی این سازمان توجه نمود که ماهیتا وبه لحاظ تخصصی اصالت وجودی آن برای چیست اما اعتبارات نه موجود است ونه در محل خودش هزینه میشود،مثلا اعتباراتی که صرف باشگاه داری شده و آقای استاندار یک بار به آن اشاره نمود و باقی قضایا .
بطور حتم سازمانی تخصصی با این گستردگی وپیچیدگی قادر به ایجاد نظم در نظام بودجهای کشور است اما آنچه در پس پرده سیاست نظم را نمیپذیرد همین داستان برنامه ریزی برای بودجههای برباد رفته است.
بازدیدهای میدانی ودیدارهای حضوری بسیاری درباب بودجه با مرکز فرماندهی این سازمان انجام میشود ودست آخر پیمانکاران بدهکارند و عوامل اجرایی سر درگم. کار تا انجا پیچیده شده است که استاندارمحترم فارس در اظهار نظری فرموده بودند پیمانکاران در یک قدمیزندان هستند.
فلسفه بدهکاری وعدم وفای به عهد به یک معظل بزرگ تبدیل شده است که گاها باید از آن به عنوان استحاله فرهنگی یاد کرد وقتی قوه قضاییه هم برای این بدعهدی بهانهای بنام فشار تحریم را مطرحمیکند ودرمجموع این امکان وجود دارد که مجموعه حاکمیتی براین اعتقاد است که نیازی به پرداخت پول برای اجرای پروژهها نیست .
تاخیر در اجرای پروژههای بزرگ وزیر ساختی به بهانه نبود اعتبار ودست نیاز دراز کردن به سمت فاینانس و عدم ساماندهی سیاستهای خارجی برای بهبود روابط اقتصادی ،حالا به یک پرسش بزرگ تبدیل شده است پرسشی که هیچ کس زیردبار مسوولیت پاسخ آن برنمیآید چرا که از طرفی پولی دربساط نداریم و از طرفی میلی به مذاکره نیز وجود نداردو گویا به بیرون گود فشاری وارد نمیشود .
از طرفی پول برای اختلاس وجود دارد اما برای عمران نه و داستان سکوت مراجع نیزدراین بین به پرسشی بدون پاسخ تبدیل شده است. درواقع روزه سکوت دراین فرصت به هیچ عنوان جایز نیست اما سکوت ادامه داردو درجبهه خودی صدمات ولطمات بسیار است وقتی همه چیز در موقعیت تخریب قرار دارد .
درخاتمه من فکر میکنم آنچه از آغاز جنگ اقتصادی با فرماندهی وزارت خزانه داری گفته بودند پر بیراه نبوده است چرا که همزمان با تشکیل این قرارگاه تاکتیکی اختلاسهای داخلی نیز به اوج خود رسید و علی رغم بسته بودن مرزها اما غارت وصادرات منابع ملی شدت گرفت والبته همچنان ادامه دارد.
ما را چه کار با کوپن وجیره بندی ،باید جلوی دزدیها وغارتگریها را گرفت . مجلس اگر توان برخورد با مشتی دزد را ندارد باید کناره گیری کند . امروز مسوولیت ساماندهی و اصلاح امور اقتصادی سیاسی با مجلس است که باید برعملکرد دولت نظارت کند .
مجلس باید به حکم وظیفه و پایداری اعتماد ملت با کج سلیقگیها برخورد کند. نقطه سر خط -اعمال سیاستهای انتظاری یکی از بدترین شیوههای حکومت داری است .در سیاست انتظاری همه چیز رنگ میبازد.اگر روح باورها واعتقادات دچار آسیب شود . درچنین شرایطی علاوه برپس رفت سریع باید به فکر خسارتهای غیر قابل جبران هم بود،خسارتهایی که شاید هیچگاه ترمیم نشوند.///انتهای پیام 628 کلمه