دولت خیرین
فرزاد وثوقی - روزنامه نگار
با توجه به بهره گیری حداکثری از توان خیرین از سوی دولت در بیشتر زمینهها وخواست این انسانهای وارسته وتمایل به مشارکتشان در حوزههای اجتماعی اقتصادی بنظر میرسد باید دولت آینده را با ترکیبی از این عناصر خیرخواه تشکیل داد تا امور اجرایی بطور مستقیم وبدون واسطه، توسط این افراد ادامه یابد.
حضور خیرین در کاهش آمار زندانیان ،تامین مسکن ،راهسازی،مدرسه سازی ،حل بحرانهای پس از سیل وزلزله،حوزه بهداشت ودرمان ،ساخت مسجد،تامین آب ،تامین جهیزیه برای نوعروسان و شاید در مقولههای دفاعی وپشتیبانی نیروهای مسلح حایز اهمیت بوده است.
سیاسی انگاشتن حوزه اقتصاد ،کشور را به سمت جریان فقیر سازی وتولید پدر خوانده درپوشش حامیهدایت کرده است. چراکه هر مشکلی را با مدد خیرین حل وفصل میکنیم وبطورقطع این حامیان با پر کردن خلا دولتی امتیازات ویژهای رانیز مطالبه میکنند.
هرچند باید به این نکته توجه نمود که دولت به نمایندگی از هشتادمیلیون نفر ایرانی موظف به ساماندهی اقتصاد کشور است وبابرخورداری از فرصتهاودراختیار داشتن منابع بایدبه زایش ثروت و بهبود وضعیت معیشتی موکلین خودکمک کند ویکی ازمهمترین راهها برای دستیابی به این مهم پرداختن به اصل ساماندهی مجدد دیپلماسی اقتصادی است.
درسنوات گذشته هر چند مدیران دولتی، ایران را دارای تواتمندی وثروت بی شمار معرفی کردند ودرمواجهه باسرمایه گذاران کشور رامهیای جذب سرمایهها دانستند اما درعمل تمایلی به حضور سرمایه گذار واقعی نداشتند و از این جهت است که توفیقی در عمل مشاهده نشد وزیر ساخت اصلی که همان امنیت بود فراهم نشددرتعریف امنیت درحوزه اقتصاد باید به اموری چون تاخیر درروند سرمایه گذاری ووجود فساد سیستماتیک دردرون دستگاههای دولتی اشاره کرد.
درواقع حجم فساد درون دستگاهی و اختلاس وشعارهای بدون عمل دربرخورد با فساد مجالی برای عرض اندام سرمایه گذار واقعی باقی نگذاشته است .لذا اقتصاد در شرایط پیچیدهای قراردارد که بی اعتمادی عامل اصلی آن است .
در نگاهی دیگر به گذشته ،حال وآینده باید دید ادامه تحریمهای اقتصادی ومحدودیتهای بانکی علیه ایران چه منافع وزیانهایی را دربعد ملی برای مردم دربر داشته وازطرفی چه منافعی را برای کاسبان تحریم ایجاد کرده است که به هیچ قیمتی باتعاملات اقتصاد جهانی کنار نمیآیند .
آنچه مسلم است تورم و نایابی کالا ازقبل تحریمها بردوش مردم خصوصا فقراسنگینی میکند و ماجرای پر سود و صرفه دور زدن تحریمها و حضور در بازار سیاه ملی و بین المللی وکسب درآمدهای میلیاردی سهم نور چشمیهاست .
رویدادی که مردم را بی اعتماد وتحت فشار قرار داده ودرمقابل گروهی را به ثروتهای بادآورده بامشارکت تیمهای فساد دارای قدرت در بدنه دولت رسانده است.
ذکر این نکته نیزحائز اهمیت است که مردم نجیبی ما همچنان درحال تحمل اخلال گران اقتصادی هستند با این امید که روزی ناجی ،نجات دهنده آنان از این مخمصه بزرگ است .
همین داستان کرونا چه ساخته دست بشر و چه مخلوق طبیعت برای یک عده مرگ و برای بعضی ثروت وسرمایه باتغییر کاربریهای یک شبه به ارمغان آورده است .
نان شب داغ ترین سوژه خبری در این رابطه بود که البته دولت ناتوان در تامین آن برای کل جامعه ایرانی در قرنطینه بود.
کرونا یک علم است. علم قطع روابط اجتماعی و اقتصادی. کرونا محصول تضاد در عرصه سیاست است. شکافی که کرونا در عرصه قدرت ایجاد کرد با هیچ جنگی دربعد نظامیبرابری نمیکند.
هرچند دولت ما قصد دارد با عادی سازی روابط اجتماعی و اقتصادی به رضایتمندی مردم دربعد نیازهای اقتصادی دست پیدا کند اما به طور قطع این اقدام تلفات خاص خود را درپی خواهد داشت.
دولتی که وارث بدهکاری شدید دولتهای قبلی بوده و به آن دامن زده ، بدون هیچ برنامهای ، درعالم سیاست ادامه دهنده یک مسیر معیوب وبهبود ناپذیر است .چراکه درادامه اداره امور کشور تنها حربه اش مددخواهی از جامعه خیرین است. امادولت در پس این به ظاهر نداری، مدد خواهی وتهی بودن خزانه کشور ازبرکت اختلاسها ، قادر به حمایت از اقشار ضعیف و آسیب دیده نیست.
شاید تمام لوتی گری دولت بهرهگیری از توان خیرنی است که معلوم نیست چرا از گردونه پرسش از کجا آوردهای بیرون مانده اند ودراین روزهای سخت وبه رکود کشیده شده ایران وجهان چگونه تامین کننده این سرمایههای عظیم هستند.
به نظر میرسد باید در دور آتی دولت ، امور اجرایی را چه در بعد تشکیل پست نخست وزیری و یاتشکیل پست ریاست جمهوری به دولت خیرین و تیم اقتصادی فعال در این حوزه بسپاریم، خیرینی که برای خود تشکیلاتی منسجم دارند و قادرند با ثروت قارونی خود، کوه را جابجا کنند .
امروز شاهدیم که دراین شرایط اقتصادی که متاثر از رکود و تورم وفشارهای تحریمیاست بسیاری فعالین اقتصادی اقدام به فروش طلا وجواهرات اندوخته خودکردهاند تابتوانند چکهای سررسید راپاس کنند.
گزارشهای رسیده حاکی از آن است که صنف طلا وجواهر قادر به تامین نقدینگی فوری برای خرید و پاسخگویی به نیاز جمعیت فروشنده نیست چراکه درچند روز گذشته اکثر مردم فقیروبه زیر خط فقر کشیده شده و آن دسته از تجار و صاحبان مشاغل زیان دیده برای پاس کردن چک و یا تهیه یک وعده غذایی اقدام به فروش ذخایر طلای خانواده خود کردهاند.
باید بدون پرده عنوان کرد که شکست در جبهه اقتصادی به این معناست که دولت قادر به ساماندهی بازار ورفع نیازهای مردم نباشد ودر ساده ترین شکل موجود میتوان براین باور بود که مملکت زرخیز ما حالا حاضر به تن دادن به قمار نفت در برابر غذا شده است .
دولت در شرایطی میتواند پاسخ نیازهای رمضانیه را بدهد که وارداتی در بین باشد وبا توجه به عدم توان تامین ارز ارزان قطعا وارد پروسه نفت در برابر غذا ویا در نگاهی دیگر زیر بار استقراض از کشورهای حامینظیر روسیه وچین رفته است .
نقطه سر خط - اقتصاد ایران در دوران پیش از کرونا هم دچار بحرانهای شدیدی بود . از جمله بحرانهای تولید وصادرات وعدم بازگشت ارز ناشی از صادرات به حوزه تولید برای تامین مواد اولیه .درواقع این ارزها یا براثر تحریمهای بانکی باز گشت داده نشدندویا یک سناریوی تعریف شده از سوی صادر کنندگان برای انتقال مطمئن داراییهای خود درقالب ارز در آنسوی مرزها بود که البته این سناریو منطقی تر است چراکه خاموشی خط تولید فقط به زیان کارگران سیاه بخت بود وصاحبان صنایع نه آنچنان خشم ناک بودند که سکته قلبی کنند ونه آنقدر عزادار که سیاه پوش شوند.
ما پیش از کرونا هم بازارهای مصرف آنسوی مرزها را به همت بی کیفیتی وغیر استاندارد بودن از دست دادیم. در واقع دیپلماسی اقتصادی دولت با این همه شعار در بعد تدبیر وامید وبرجام سمت وسوی کارسازی در حوزه اقتصاد نداشت . ما حتی فرصت حضور در کشورهای منطقه که شاید درشمار متحدان عربی ما بودند را از دست داده ایم .حتی این فرصت سوزی مجالی برای ترکیه بوجودآورد تا به سرعت جای خالی ما را درکشورهای هدف پر کند. شاید به جرات بتوان گفت که مداخله سیاست در اقتصاد این عوارض را برای کشوردر پی داشته و دارد.
سیاستی خودخواهانه که بوی منافع فردی میدهد واگر اقتصاد بر روال خودش بود به درستی میتوانست گلیمش را از آب بیرون بکشد اما وقتی اقتصاد ، سیاسی شد و سیاست ابزاری در دست اقلیت، این میشود که میبینید. این که تولید در برابر واردات زمین گیر شده وحرفی برای گفتن ندارد، حکایت از تجارتی بزرگ وسیاه برعلیه استقلال یک کشوردارد .حالا بسیاری از نیازهای اساسی مردم خارجی است و تولید داخلی به دلیل هزینههای بالا قابلیت رقابت ندارد .اینک این پرسش مطرح است که چرا پس از چهار دهه شهار استقلال طلبی اما هزینه تولید تا این اندازه بالا وکمر شکن و قیمت اجناس داخلی افزایشی وتوان رقابت با مشابه خارجی را ندارد .
پرواضح است که ارادهای برای این مهم وجود نداشته وکسانی نخواسته اند کار تولید واشتغال یک شبه روبه راه شود واگر نه چرا یک شبه بعضی صنایع تغییر کاربری مییابندتا ماسک والکل تولید کنند و محصولات گران آنان راهی بازار مصرف شد .
بیاییم فکر کنیم همیشه روزگار بحران است ،برای استقرار واحیای صنایع مانع تراشی نکنیم ،نگذاریم بودجه واعتبارات فارس و یا تسهیلات اختصاص یافته و جذب نشده به تهران باز گرد . بیاییم کمیاز خودخواهیمان بکاهیم ،بیاییم با همدلی استان را از گود محرومیت بیرون بکشانیم وبرقله صنعت وافتخار بنشانیم .بیاییم با هم مهربان باشیم. دولت را به خیرین بسپاریم وآسوده طی طریق کنیم . خیرین هم قابل اعتمادند و هم گره گشای بسیاری مشکلات. /// انتهای پیام 1388 کلمه