ایران هراسی
فرزادوثوقی روزنامه نگار
ایران هراسی ومختل نمودن شاهراههای اقتصادی خاورمیانه وتقویت قاچاق از اهداف مخالفان برجام در داخل ایران وخارج از مرزهای جغرافیایی کشورمان است. باید پذیرفت که شکل گیری اقتصاد بین الملل در منطقه وسهولت اجرای آن مهمترین اهرم در کاهش فشار برملتهاست. مخالفان تسهیل فشار که به سهولت دسترسی به مواد اولیه وکالا وخدمات منتهی میشود دایم برطبل جنگ وهراس میکوبنددرحالی که راههای دور زدن تحرمها واختلاس وخروج ارزهای میلیاردی از کشور وسرازیر نمودن آن به بانکها هدف در کشورهای خارجی وحتی آندسته از کشورهای مشارکت کننده درتحریمهای سخت علیه ایران باز است.
کشورهایی که از برتحریمهای اقتصادی سیاسی ایران نفع میبرند حالا نگران نتیجه انتخابات در آمریکا میباشند وحتی بعضی عناصر داخلی براین تفکراند که تاثیرات این انتخابات براقتصاد کشور چیست؟ واقعیت این است که سیاستهای کشوری مانند آمریکا قائم یه شخص نیست اما بدون تاثیر هم نیست . آنجا که رییس دولت وتیم اقتصادی سیاسی آن کشور که برگزیده ملت هستند میتوانند برنامههای چهار ساله ویا هشت ساله خود را ارایه وحتی اجرایی کنند معطوف به آنکه به نفع اقتصاد وملت آمریکا واروپا باشد.
حالا پیغامها و اظهار نظرها از سراسر جهان وقطبهای اقتصادی منفعت طلب از طریق رسانهها سرازیر شده ، اما ملاک نوع انتخاب ملت آمریکاست که به چه کسی رای بدهند واین دمکراسی نه تنها در آن کشور که در سراسر جهان وبرگزاری هر انتخابات آزاد قابل ملاحظه است.
از اینکه اقتصاد کشورمان وابستگی شدیدی به فروش نفت داشته ودارد وبا آزادی روابط سیاسی دراولین قدم باید تکلیف فروش نفت مشخص شود ،اما باید در گسترش روابط سیاسی اقتصادی به پایههای اقتصاد ایران توجهی مضاعف شود واگر کسی مرد میدان مبارزه با استکبار جهانی است باید مردانه به میدان اقتصاد ومعیشت بیاید وراههای تقویت بنیه اقتصادی را در زمانه صلح پایه ریزی کند تا در روزها تنگ و جنگ یارای مقاومت داشته باشیم.
بیان اقتصاد مقاومتی که سالهای سال است از سمت رهبر فرزانه انقلاب شنیده میشود وباید به آن پرداخته شود همین است که باید زیر ساختهای اقتصادی تکمیل وتجهیز شوند واین مسیر نمیشود مگر با سرمایه گذاریهای بزرگ در تمامیابعاد. آیا تاکنون به شعارهای سال طی سالیان گذشته توجهی شده است؟ آیا میدانیم تذکر بزرگان برچه اساس ومحوری بوده است ؟
این درحالی است که تمامیمدیران کشور انقلابی واز صف نیروهای انقلاب بیرون آمده اند وشکی درآن نیست . درواقع نمیتوان نیروهای مدیریتی والبته ناکارآمد گذشته را غیر انقلابی توصیف نمود چرا که این تفاوت تنها از جبهههای سیاسی احزاب برای هم تافته وبافته میشود، وقتی یک گروه خود را انقلابی تر معرفی میکند وبعد بدست گیری قدرت همان میکند که گروه قبل کرده و مسیر توسعه همچنان بسته ودرمحاق باقی مانده است. اگر به ریاست دولت در دوران گذشته نگاه کنیم از طیفهای مختلف راست وچپ بر این مسند نشسته اند اما ابعاد توسعه ورفاه ملت همچنان درگیر چانه زنیهاست.
اقتصاد ایران شکننده است ، وابستگی این اقتصاد خصوصا در سالهای اخیر بشدت هویدا شده است و حتی موضوع اقتصاد ومعیشت را به نوعی میتوان امنیتی فرض کرد. اقتصاد نیازمند بازسازی است چراکه در سالهای اخیر عوامل ناکارآمد وفرصت طلب با هر پوششی خواسته وناخواسته ضربات اساسی برپیکر آن وارد کرده اند. اگر انقلاب اسلامیدرایران را مردمیومتعلق به مردم میدانیم باید دررفع مشکلات به بحران تبدیل شده آنان بکوشیم واجازه دهیم نفسی دراین راه تازه کنند چراکه بحران بیکاری و فشاراقتصادی وبی ارزش شدن پول ملی میتواند عوارض جبران ناپذیری درپی داشته باشد ،هرچند با اتخاذ سیاستها انتظاری ، ملت در انتظار برآورده شدن وتحقق خواستههایشان هستند. /// انتهای پیام 620کلمه