loading...

پاکت سفید

بازدید : 466
پنجشنبه 26 شهريور 1399 زمان : 12:37

بافت با ارزش شیراز

فرزاد وثوقی روزنامه نگار

اتفاقی که دربافت تاریخی فرهنگی شیراز درحوزه پیشگیری ویا درمان درحال وقوع است به دورباطلی می‌ماند که به همواری راه نمی‌انجامد. بافت تاریخی فرهنگی شیراز یک پرونده قطورسیاسی اجتماعی دارد که به اندازه عمق تاریخی اش می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد. تمامی‌مدیران سیاسی شیراز حول محور بافت تاریخی فرهنگی شیرازمانور داده اند و عکس یادگاری گرفته اند ،حتی امام جمعه شیراز نیز بارها از این منطقه‌ی ممنوعه بازدید وتذکرات لازم را ارایه نموده است. حالا چرا مدیران سیاسی از این منطقه فریز شده بازدید می‌کنند وبه نتیجه نمی‌رسند دلیلی واضح دارد، چراکه این منطقه‌ی فریز شده تاکنون برای اقدامات لازم شهرسازی نامزد حضور درپروسه انبوه سازی نشده است. هرچند بعضی افراد از فرصت‌های طلایی استفاده کردند وهتل سازی را آغاز نمودند اماشروع اصلی ماجرا همچنان درابهام مانده است.

بافت تاریخی فرهنگی شیراز ویا بافت قدیم و فرسوده ویا هر اسمی‌که روی آن می‌گذارند تشکیل شده از یک منطقه با ارزش با برخورداری از فرصت تجمیع پلاک‌های ثبتی وبهره مندی از زیر ساخت‌های آب ، برق، گاز و مخابرات. درواقع بافت بارزش شیراز که دقیقا هم تجاری وهم مسکونی است یک گوهر گرانقدر در هسته مرکزی شهر است.

برای حفاظت از بافت با ارزش شهرمان شیراز، انواع آسیب‌های خود ساخته را درآن ساکن کرده اند. مهاجران یا مستاجران بافت با یک طرح از پیش تعیین شده از کشورهای همسایه ویا استانهای مجاور به بافت با ارزش شیراز دعوت شده اند از این روست که نه دستگاههای انتظامی‌ونه اجتماعی حریف آسیب‌های رایج نمی‌شوند. درواقع سرکوب ناهنجاری‌های اجتماعی دربافت با ارزش شیراز به گفته فرمانده‌هان پلیس فارس کار ۲۴ ساعت نیروی انتظامی‌است اما باید به پیامدهای این عملیات بزرگ جمع آوری اندیشید چراکه پس از جمع آوری آسیب‌های اجتماعی دراین بافت ، باید آسیب‌ها را به کدام منطقه قابل فریز دوباره ونگهداری منتقل کرد.

ما نام این منطقه را ، منطقه با ارزش شیراز می‌گذاریم واز این جهت که مسوولان ترجیح میدهند آسیب‌ها را پس از حاشیه حرم به دهکده سلامی‌منتقل کنند پیش بینی می‌کنیم که منطقه دوم قابل فریز همان منطقه ومحدوده‌های اطراف است. با طرح این فرضیه که منطقه با ارزش ومرکزی شیراز در شرف تحولات بزرگی در باب تجمیع پلاک‌های تجاری مسکونی است انجام مانور‌های گذشته وپیش رو برای تخلیه این منطقه راجدی تر فرض می‌کنیم.

نقطه سرخط- درمنطقه باارزش درهسته مرکزی شیراز انواع آسیب‌ها متمرکز شده اند. درکنار استقرار این آسیب‌ها ، انواع خدمات نیز به آنان ارایه می‌شود. مثلا توزیع غذای گرم ، ساخت پارک محله‌‌‌ای برای تجمع روزانه، مراکز ارایه خدمات بهزیستی ودانشگاه علوم پزشکی درپوشش ترک اعتیادوتوزیع سرنگ ودارو ، خوابگاه وگرمخانه والبته آسان گیری برای توزیع موادمخدر ومشروبات الکلی وبرخوردهای نمایشی فصلی .

حالا بافت باارزش شیراز کاملا مراحل حفاظت خودرا طی می‌کند واندک مالکان قدیمی‌نیز از ترس این آسیب‌ها به ارزان فروشی تمایل پیدا کردند وبا این فرض که کار احیای بافت سامان نخواهد گرفت ومدیران سیاسی اراده‌‌‌ای برای پاکسازی منطقه ندارند ، ارزان فروختند ورفتند.

ازطرفی جو حاکم برمنطقه باارزش شیراز دربخش‌هایی مذهبی و دارای شروط خاص است. ادارات اوقاف وامور خیریه مالکیت خود را بربخش‌هایی از این منطقه محرزکرده اند ووجود بقاع متبرکه حتی قیمت قبور را دراین منطقه به چندین برابر نرخ واقعی افزایش داده اند.

منطقه فریز شده واقتصادی شیراز حالا محیای بروز یک تحول بزرگ اقتصادی است که با انجام طرح توسعه حرم مطهر آمیختگی لازم را خواهد داشت. فرض براین است که درروزهای تحول اقتصادی مهمترین واساسی ترین موضوع وجود آسیب‌هاوناهنجاری‌های اجتماعی در پیرامون شاهراه گردشگری مذهبی شیرازباشد.

با این فرض وتاکید به گفته مسوولان پلیس فارس پاکسازی منطقه کار ۲۴ ساعت است و دراین فرصت می‌توان همه ناهنجاری‌های موجود را پاکسازی نمود. درسالهای گذشته زماینکه سردار غیاثی به عنوان فرمانده سپاه فجر فارس به استان آمدند دراولین وآخرین اظهار نظر خود درباره حاشیه حرم مطهر ابراز تاسف شدیدی کردند. اما پس از این اظهار نظر با وجود اعلام آمادگی برای پاکسازی ، اتفاق خاصی نیفتاد تا اینکه ایشان از فارس رفتند.

باید براین واقعیت تاکید کرد که شاید همه علاقمند هستند حاشیه حرم را پاکسازی کنند اما درپس پرده اراده‌‌‌ای برای این کار وجود ندارد وچون این اراده وجود ندارد فعلا خدمات رسانی اجتماعی به منطقه با ارزش شیراز درحال انجام است تا آسیب‌ها نیزتاب ماندگاری داشته باشند . درواقع مدیران سیاسی برای تاب آوری آسیب‌ها دربافت با ارزش تلاش می‌کنند واز طرفی روی مدافعان بافت را زمین نمی‌اندازند وگاهی دراین مسیر گردشی می‌کنند و جلسه‌‌‌ای برگزار می‌کنند . ... انتهای پیام 770کلمه

مردی که از خوب سخن می‌گفت
بازدید : 478
سه شنبه 24 شهريور 1399 زمان : 21:36

به سمت فقر

فرزاد وثوقی روزنامه نگار

با وجود اینکه ثروت جهانی طی سال‌های اخیر بسیار رشد کرده است اما این ثروت به طور مساوی بین همه کشورهای دنیا تقسیم نشده و همه کشورهای دنیا در یک سطح از رفاه قرار نمی‌گیرند. باید دید کشورما به کدامین سو درحال حرکت است. حرکتی که امروز دورنمای ایده آلی را به نمایش نگذاشته است. بطور قطع درکشورهای با اقتصاد فروریخته اعتقادات هم بشدت آسیب دیده است. اعتقاداتی که زیر بنای امور تربیتی وفرهنگی است. حالا باید این پرسش را از مجریان دولتی وحکومتی داشته باشیم که آیا تاکنون با برنامه ریزان اقتصادی اجتماعی دراین مورد مهم تبادل نظر داشته اید؟ اقتصاد به کدامین سو واخلاق به کدامین سو درحال حرکت است. باید به شناسایی کشورهای فقیر دنیا پرداخت اینکه چرا با وجود منابع غنی اما فقیراند. تنها علت را باید درسیاست‌های حاکمه جستجو نمود. سیاست‌های استثماری که فقر را براکثریت جامعه مسلط می‌کند.

به عنوان مثال کشورهای آمریکا شمالی که کم تر از ۵ درصد جمعیت کره زمین در آنجا زندگی می‌کنند بیشتر از یک چهارم تولید ناخالص جهانی را به خود اختصاص داده اند و این اتفاق در حالی میافتد که ۲۵ درصد جمعیت دنیا در کشورهای جنوب آسیا ساکن هستند اما تولید ناخالص آنها کم تر از ۴ درصد است.

تولید ناخالص داخلی شاید شاخص مطمئنی برای مقایسه ثروت کشورها باشد ولی این شاخص ثروت ایجاد شده توسط تمام شهروندان یک کشور را حساب نمی‌کند و برای در نظر داشتن درآمد تمام شهروندان یک کشور بهتر است از شاخص سرانه تولید ناخالص ملی استفاده شود.

برای بررسی ۱۰ کشور فقیر دنیا از داده‌های بانک جهانی استفاده شده است و شاخص‌های سرانه تولید ناخالص ملی و امید به زندگی برای بررسی فقیرترین کشور‌ها در نظر گرفته شده اند.

می‌توان گفت تقریبا تمام کشورهایی که در جایگاه اول تا دهم فقیرترین کشورهای دنیا واقع شده اند در قاره آفریقا هستند و علت این اتفاق را می‌توان اقتصادهای وابسته به کشاورزی و استعمار خارجی قلمداد کرد.

اکثر این کشورها دارای منابع غنی و ظرفیت بالا برای رشد و توسعه هستند و با این وجود این کشورها مستعدترین حالت را برای به وجود آمدن فساد در دستگاه‌های اداریشان دارند و می‌توان گفت درهیچکدام از این کشورها امید به زندگی از ۷۰ سال تجاوز نمی‌کند.

جایگاه دهم فقیر ترین کشور دنیا متعلق به کشور کوموروس است این کشور یک مجمع الجزایر آتشفشانی است که در ساحل شرقی آفریقا و در آبهای گرم اقیانوس هند واقع شده است.

بر اساس آخرین آمارها سرانه تولید ناخالص ملی این کشور هزار و ۵۷۰ دلار بوده است و امید به زندگی در این کشور نیز ۶۳ سال است.

در جایگاه نهم فقیر ترین کشور دنیا کشور ماداگاسکار قرار گرفته است. نام سیئرا لئون نیز که کشوری در غرب آفریقا و در اقیانوس اطلس قرار گرفته است در جایگاه هشتم این فهرست آمده است. جایگاه هفتم این فهرست به کشور موزامبیک تعلق می‌گیرد. کشور مالاوی با سرانه تولید ناخالص ملی هزار و ۱۸۰ دلار در جایگاه ششم این فهرست قرار گرفته است. در جایگاه پنجم فقیر ترین کشور دنیا نام کشور نیجر آمده است که درغرب آفریقا واقع شده است. چهارمین کشور فقیر دنیا کنگو نام دارد.

سومین کشور فقیر دنیا نیز بروندی نام دارد. در جایگاه دوم فقیرترین کشور دنیا نام کشور جمهوری آفریقا مرکزی آمده است. سرانجام فقیرترین کشور دنیا لیبریا نام دارد که در غرب آفریقا قرار گرفته است و هم مرز با گینه و ساحل عاج است.

باید دید سرانه تولید ناخالص ملی درایران چه میزان است وبه کدامین سو درحال حرکت هستیم. اینکه دولت با دلار قمار می‌کند وجیب مردم خالی وخالی تر می‌شود شیوه مطلوبی برای پر کردن خزانه وپرداخت بدهی‌ها نیست چرا که این رویه غلط درکنار اشتباهات محاسباتی دیروز جامعه را به فروپاشی می‌کشاند. ما در گذشته دربخش برنامه ریزی ومحاسباتی با وجود فساد در دستگاه حاکمه مرتکب شکست‌های راهبردی امروز شدیم که قویا تربیت وفرهنگ جامعه را نشانه رفته واین تهاجم براخلاق جامعه تاثیر گذارخواهد بود چراکه این اتفاقات درپناه همین اعتقادات اتفاق افتاده است.

باید از خود بپرسیم با این شیب تند به کدامین سو درحال حرکت هستیم؟ اتفاقا درچند روز گذشته برنامه‌‌‌ای از رادیو اقتصاد درحال پخش بود پیرامون موضوع نظارت مجلس برامور جاری قوه مجریه . نظارتی که رها شده ونمایندگانی که به وظیفه شرعی وقانونی خود عمل نمی‌کنند. بحث درحوزه استیضاح وسوال از دولت پیش می‌رفت واینکه چرا بعضی نمایندگان در دقیقه نود امضای خود را پس می‌گیرند وطرح سوال ویا استیضاح را از اکثریت می‌اندازند؟

با وجودی که دراین برنامه رادیویی از هدایا و رانت در مجلس سخن به میان آمد اما پر واضح است که رسانه‌ها قادر به اصلاح امور نیستند چرا که دست دزدان دراین کشور مانند بعضی کشورها قطع نمی‌شود تا دیگران مواظب عملکرد خود باشد. درهر صورت به سمتی که نباید درحال حرکت هستیم. شاید 80یا 90 نماینده دوره دهم که نامزد دوره یازدهم مجلس بودند به دلیل فساد اقتصادی رد صلاحیت شدند وآنانیکه رای نیاوردند پست وزارتی گرفتند ورفتند. نظارت‌ها باید تقویت شوندچراکه کار بدون نظارت مشت به سندان کوبیدن است. ... انتهای پیام 850کلمه

چرا وقایع منفی را به یاد نمی آوریم ؟
بازدید : 434
دوشنبه 23 شهريور 1399 زمان : 7:37

شبکه فرو ریخته

فرزاد وثوقی روزنامه نگار

شبکه فروریخته اقتصاد روستایی برای کشور بسیار گران تمام شده است وقتی تشخیص ندادیم روستاییان باید سرجای خود ودر حوزه تولید باقی بمانند وبرنامه ریزان کشور باید درهمان نقطه ازتولید وصنایع تبدیلی حمایت کنند. آمارهای مختلفی از ارایه تسهیلات روستایی منتشر می‌شود، مثلا اخیرا اعلام شده است که 12 هزار و 300میلیارد تومان تسهیلات برای ایجاد اشتغال در روستاها پرداخت شده وباید دید درعمل چه اتفاقی افتاده است؟بنا به گفته مسوولان امر سهم اشتغال روستایی از اشتغال سالانه جدید از 3 درصد به 29 درصد افزایش یافته و حالا 210هزار اشتغال جدید براساس آمارهای ثبتی به وجود آمده است.

اما باید دید در واقعیت چه اتفاقی افتاده است چرا که مدتهاست آمار سازی در کشور مد شده وتمامی‌ندارد. از اینکه روستاها اولین وبزرگترین مراکز تولید وصادرات بودند حرفی نیست وحالا برای تولید مرغ وتخم مرغ در کشور گرفتاری‌های بزرگی بوجود آمده وباید به کنکاش این موضوع مهم پرداخت که چرا تولیدات مرتبط با فعالیت‌های روستایی اینچنین وابسته به ارز وفعالیت‌های قاچاق شده است ،تا آنجا که برای تامین خوراک طیور باید چشم انتظار ارز 4200تومانی باشیم ویا آنرا از بازار آزاد با قیمت‌های نجومی‌تهیه کنیم.

این بدان معناست که ما در حفظ اشتغال روستایی از گذشته تا کنون به زحمت افتاده ایم و رشته کار را از دست تولید کنندگان واقعی خارج نموده ایم و صنعت وملزومات تولید وتسهیلات لازم را بدست اهلش نرساندیم. ممکن است دولت با ظرفیت بانک‌ها تسهیلاتی به امر تولید در روستا‌ها ارایه نموده باشد اما باید دید این تسهیلات بدست اهلش سپرده شده ویا افرادی با ظاهر سازی تسهیلات تولید را دریافت و تحولی در روستا‌ها اتفاق نیفتاده است.

اگر فرض را برگسترش صنعت توریسم هم بگذاریم و بر این اعتقاد باشیم که بومگردی را تقویت کرده ایم ، متاسفانه با سد بزرگ کرونا مواجه شدیم وعین سرمایه گذاری دراین بخش فعلا با مشکلات بزرگی مواجه شده وباقی قضایا.

اما واقعیت موضوع ،مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ وتوسعه حاشیه نشینی غیر قابل انکار است. مهاجرت شرایط خاصی دارد وآن اینکه فرد مهاجر باید با سرمایه‌های آنچنانی قصد مهاجرت وسرمایه گذاری در نقطه‌‌‌ای از دنیا را کند ویا برای ادامه تحصیل عزم مهاجرت کند. اما روستاییان ما که در چهار دهه گذشته خصوصا اقدام به خالی نمودن روستا‌ها این مراکز تولید نموده اند با دستان خالی وبرجای گذاشتن هویت اصیل خود اقدام به مهاجرت نمودند ودراین راستا متحمل خسارت‌های جبران ناپذیری شده اند.

برابر آنچه آمارها به ما می‌گوید حالا بالغ بر 15 میلیون ایرانی از روستا‌ها مهاجرت کرده اند ودرحاشیه شهرها اقدام به سکونت غیر رسمی‌کرده اند علاوه براینها 5 میلیون نفر ایرانی درحال حاضر کپر نشین هستند که نمی‌توان آنان را حاشیه نشین خواند چراکه وضعیت کپر نشینی با حاشیه نشینی بسیار متفاوت است. حاشیه نشینی، به اجبار فرد مهاجر را به سمت تخلفات متعددی درشهرهای بزرگ می‌کشاند . حجم کشفیات پلیس از میزان قاچاق گواهی برای ادعاست چراکه افراد مهاجر چاره‌‌‌ای ندارند مگر توسل به تکدی ویاعضویت درباندهای قاچاق. حالا با شرایط نابسامان اقتصادی اجتماعی کشور قاچاق تنها گزینه درآمدزا برای اهالی فعال در صنعت قاچاق است.

قاچاقچیان جای صادرکنندگان ووارد کنندگان شناسنامه دار را گرفته اند ودراین مسیر نیاز مبرمی‌به نیروهای فعال ونترس دارند. افراد نترسی که در بحرانی بی هویتی دست به هرکاری می‌زنند تا نان شب خودوخانواده را فراهم نمایند.

درآمدزایی دراین صنعت بسیاربالاست والبته سهمی‌بصورت رسمی‌به دولت پرداخت نمی‌شود هرچند بعضی مبادی ورودی درحال ورود وخروج کالاست اما این درآمدها ثبت رسمی‌نمی‌شود. از آن تاریخی که رییس قوه قضاییه بطور سرزده به گمرکات کشور سرکشی نمود تا کنون گزارش دومی‌از میزان واردات قاچاق از گمرکات ارایه نشده است که آیا مانعی برای این روند آشکار ایجاد شده است یا خیر؟ اما هرچه هست این داستان تنها سناریوی جاری در بخش اقتصادی کشور است که احتمالا طی آن کالا هر چند گران بدست مصرف کنندگان می‌رسد. باید دید با مسدود شدن راههای رسمی‌وغیر رسمی‌قاچاق درکشور چه اتفاقی درحوزه اقتصاد پنهان وآشکار خواهد افتاد وقطب‌های بزرگ ومتصل به قدرت وسیاست چه موضعی را اتخاذ خواهند نمود؟

راهکار اصلی ،مصالحه با جهان واقتصاد پویاست، هرچند جهان درحال نبرد سختی به واسطه کووید 19 درجبهه سلامت واقتصاد است اما رشد اقتصادی بعضی کشورهای جهان درسالهای گذشته این فرصت را برای پایداری اقتصادی واجتماعی آنان ایجاد کرده و ما نیز درشرایط فعلی می‌توانیم از بخشی از سرمایه گذاری‌های موجود استفاده کرده وبا بهره گیری از شرکای توانمند به ساماندهی وضعیت موجود بپردازیم. /// انتهای پیام 757کلمه

بنظرم قانون ممنوعیت خارجی‌ها به زودی برداشته می‌شود قلعه‌نویی: بازیکنی که بلد نیست بنویسد، به جای یک
بازدید : 492
دوشنبه 23 شهريور 1399 زمان : 7:37

استثمار نو

فرزاد وثوقی – روزنامه نگار

وضعیت اقتصادی ملت بهبود که نیافته هیچ ،هر روز غول تورم بیشتر وبشتر گلوی مستضعفین را می‌فشارد.پروژه افزایش حقوق کارکنان دولت ویا کارگران داروی درد تورم نیست ، داروی درد تورم بازگرداندن ارزش پول ملی ومهار تورم است که متا سفانه با سیاست‌های دولتی ما درتضاد است چراکه دولت در راه مبارزه با استکبار! تمام فشار‌های اقتصادی را متوجه ملت کرده و الباقی جمعیت که دستی درفرمول قدرت سیاسی دارند درحال اختلاس وخروج منابع از کشوروتجمیع آن دربانک‌های خارجی هستند.

حمایت از تولید نیزبه یک جمله کنایه آمیز تبدیل شده است. از یک طرف ندای حمایت از تولید بلند است و از یک طرف جلوی صادرات را گرفته اند. تولید زمانی ارزشمند است که در رقابت با انواع مشابه خارجی باشدودربازارهای جهانی خریداری داشته باشد ودریک کلام ارز آوری کند. تولید در شرایط فعلی و ایجاد بحران برای تولید کنند وصادرکننده چندان مصداق گشایش اقتصادی برای ملت نیست .

حالا چندین ماه از گشایش مجلس یازدهم می‌گذرد. انگار برنامه‌‌‌ای برای اجرانداریم. فرمول شفاف سازی آرای نمایندگان مجلس هم ابزارفشاری بود که پیش از انتخابات اسفند 98 به افکار عمومی‌وارد شدچرا که دراین چند ماه هیچکدام از نمایندگان دنبال این داستان نبودند که مشخص شود کدام نماینده برای پایان دوره چهار ساله استخدام در وزارتخانه‌های دولتی را برگزیده یا خدمت بدون منت به ملت را.

داشتن برنامه به این رویه کمک می‌کند تا نماینده مردمی‌ونه حزبی با شروع به کار مجلس بطور رسمی‌چندین موضوع مهم را پیگیری وباری را از دوش مردم بردارد . انگار تنها چیزی که درمجلس اهیمت ندارد همین داستان مردم است. رییس مجلس درهفته گذشته سفری به خوزستان داشت وبامردم دیدار نمود اما باید دید بازتاب این سفر چه خواهد بود. در مقایسه این اقدام نمایشی باید به سفر‌های استانی روسای جمهور در گذشته نه چندان دور اشاره کرد، سفر‌هایی که صد‌ها مصوبه داشت و این مصوبات همچنان لب طاقچه خاک می‌خورد. درواقع دولت از طرفی می‌گوید منابعی برای اختصاص به پروژهای بزرگ وکوچک وجود نداردو از طرفی هزینه سفر‌های نمایشی را به صندوق بیت المال تحمیل می‌کند.

این اقدامات نمایشی است چرا که به گفته مشترک دولت ومجلس اعتباری وجودندارد وباید برای اجرای پروژها ورفع محرومیت‌ها از منابع سرمایه گذاری بخش خصوصی کمک گرفته شود که این منابع هم به دلیل عدم اعتماد به شرایط اقتصادی سیاسی کشور جذب شدنی نیست. حتی برای ایجاد زیر ساخت‌های لازم برای تولید در شهرک‌های صنعتی هم دولت اعتقاد دارد باید از منابع بخش خصوصی استفاده شود. درحالی که در قانون ایجاد زیر ساخت‌های تولید وظیفه دولت‌هاست تا بخش خصوصی براین بستر سوار و تولید را راه اندازی وبدون مزاحمت‌های دولتی رهبری کند. اما هیچکدام از این مراحل اتفاق نیفتاده است.

دراولین قدم باید قوانین را تسهیل نمود که عملا کسی دنبال این تسهیل نیست. ساعت‌ها ،روزها ،ماهها وسالها جلسه صرف این امر شد که باید قانون تسهیل شود وتنها مرجع تسهیل کنند قانون مجلس است که آنهم ثانیه‌‌‌ای وقت برای این مهم قایل نبوده است چراکه باید در 10 دوره گذشته حداقل یک اقدام اسمی‌برای تسهیل امور اتفاق می‌افتاد.

ما درحال بازی با افکار عمومی‌هستیم. دولت بنام نحریم‌ها وهزار بهانه دیگر دلار را با افزایش قیمت باور نکردنی همراه نمود افزایشی که عامل تمامی‌گرفتاری‌ها‌ی ملت وتورم موجود است . دلار حتی برتغذیه مرغداری‌ها تاثیر قابل توجهی داشته است ونگاهی دیگر بیماران سرطانی بسیاری درکشاکش مرگ وزندگی قرار گرفته اند.باید پذیرفت نفت بدون تحریم ویا با تحریم مشتری ندارد ونخواهد داشت . شیوه‌های استثمار ملت‌ها بطور کلی تغییر کرده وابر قدرت‌ها دنبال راه انداختن جنگ‌های بزرگ وپر هزینه نیستند. چرا که با یک بهانه تراشی می‌توان منابع ومعادن را از آن سر دنیا صاحب شدو بدون هزینه‌های سرسام آور درسکوت خبری به نقطه‌‌‌ای دیگر منتقل کرد.

حالا مردم متحیر نسبت به فرمول‌های استثمارنو غافلگیرشدند و حتی نمی‌دانند از کدام سو خورده اند. وضعیت اقتصادی تعریف چندانی ندارد هدف ایجاد ضعف دربنیه ملت است. بنیه اقتصادی ، اعتقادی ، فرهنگی و اجتماعی. دراین راستا قضاوت را برعهده خوانندگان می‌گذاریم که دشمنان مردم تا چه میزان دراین تهاجم موفق بوده اند؟ /// انتهای پیام 666 کلمه

سرمقاله روزنامه شیراز نوین 23 شهریور ماه 1399
بازدید : 495
جمعه 20 شهريور 1399 زمان : 3:37

تولید درحصار

فرزادوثوقی – روزنامه نگار

تولید درحصارتنگ نظری‌ها قرار گرفته است و انگار طعم قاچاق زیر دندان بعضی خوش آمده است که نیازی از بابت تولید واشتغال احساس نمی‌کنند . فقط یک سوال مطرح است که نیازهای مالی مصرف کنندگان برای خرید باید از کدام منبع تامین شود ؟ آیا ملت باید به صف قاچاقچیان بپیوندند؟ هر چند آمار پلیس از بابت کشف قاچاق ودستگیری قاچاقچیان روبه ازدیاد است. معضل هدایت شده قاچاق بزرگترین و مهمترین چالش فراروی اقتصاد داخلی است. قاچاق پدیده‌ای است که تولید را در داخل کشور مختل و در پی آن اشتغال را به انزوا خواهد کشاند.

اگر به گزارش ارایه شده پلیس، ویژه کشف کالا‌ی قاچاق نیم نگاهی داشته باشیم میزان کشفیات کالای قاچاق وحتی ارز به شدت افزایش یافته است. افزایش کشفیات درحوزه قاچاق گواهی بر این ادعا که اقتصاد با بی‌برنامگی‌های خود هر روز وضعیت وخیم تری پیدا می‌کند و اقتصاد مبتنی بر قاچاق در حال رشد است. غیر از کشفیات پلیس در حوزه قاچاق باید به این مهم توجه نمود که بسیاری کالاها باحضور در انبارهای احتکار به سختی وبا واسطه دلالان بدست مردم میرسد که حاکی از توفیق در صنعت قاچاق است .

مردم برای خرید بعضی کالا خصوصا داروهای وارداتی باید به دنبال فروشندگانی باشند که به شبکه‌های قاچاق متصل هستند وبعضی خیابانها ومراکز را خاص توزیع کالاهای قاچاق کرده اند.

اصل موضوع واردات به عنوان یک راهبرد اقتصادی برای تعادل در بازار مصرف بکاربرده میشود. این اصل زمانی در اقتصاد کشورها راهبردی می‌شود که تولید داخلی یا با مشکلات ساختاری روبروست و یا قادر به رقابت و ایجاد تعادل قیمتی نیست در این زمان دولت‌ها با به کارگیری اهرم واردات سعی در تعادل بخشی قیمت و کاهش آن و جبران خسارت‌های تولید داخلی می‌کند، کما اینکه واردات قدرت رقابت پذیری صنایع داخلی را باید افزایش ‌دهد .

در کشور ما اما این تعادل برهم خورده است و واردات به تنها ترین گزینه برای تهیه مواد اولیه تولید و نیز برطرف نمودن نیاز مصرف کنندگان آن هم با قیمتهای تورمی‌تبدیل شده است .

درکشورما واردات به عوض کمک به روند اقتصاد داخلی به بلای جان اقتصاد داخلی، تولید و اشتغال تبدیل شده است .حال آنکه اقتصاد در حال رهایی از بن بست نفت فروشی است . اما دولت می‌بایست با همراهی وتقویت سرمایه گذاری‌ها در زیرساخت‌های صنعتی ، تولید را در بخش صادرات حمایت و جایگزین نفت میکرد که عملاً در بخش‌های مختلف اقتصادی این اتفاق نیفتاد و محصول این کوتاهی ،اقتصاد انتظاری است .

بخش‌های خدمات، کشاورزی، معدن و.... تا کنون قادر نبودند درآمدهای غیر نفتی دولت را تامین وتقویت کند. این وضعیت گواه این ادعا ست که دولت‌ها در گذشته وامروز روی مبحث مهم اقتصاد مقاومتی کاراصولی انجام ندادند و حالا با دستان خالی وارد گود مبارزاتی در جبهه سیاسی اقتصادی شده اند.

در واقع ما هر چه در این جبهه با دستان خالی و بدون زیرساخت‌های از قبیل پیش‌بینی سماجت کنیم بیشتر دچار خسارت می‌شویم . چرا که در جبهه‌های فرهنگی اجتماعی نیز به همین واسطه دچار خسارت‌های سنگینی شده وخواهیم شد چرا که جبران خسارت در جبهه‌های فرهنگی اجتماعی و تاثیر گذاری آن بر تربیت نسل آینده به این آسانی‌ها شدنی نیست .

ازسران سه قوه انتظار میرود با درایت روی مبحث تولید برنامه ریزی کنند وبه تعاملات بین المللی بیندیشند . دراین راستا تقویت زیرساخت‌ها از اهمیت ویژه‌‌‌ای برخورداراست که این مهم با تعامل بین المللی ودعوت از سر مایه گذاران میسر است . باید مانع ورود خسارت‌های بیشتر در حوزه تولید و سرمایه گذاری و اشتغال با پیوست‌های اجتماعی امنیتی شد.

اولین قدم در این رهگذر تقویت دیپلماسی اقتصادی فرهنگی با جهان است که بدون این تعامل قادر نخواهید بود به اهداف خود دست یابد. اگر به پیشینه این داستان نگاهی گذرا داشته باشیم در خواهیم یافت که جهان به یک دهکده کوچک در بعد اطلاع‌رسانی تبدیل شده و تولید علم و تکنولوژی در ممالک مختلف جهان به ابزار اصلی تولید ثروت منجرشده است.درواقعاین دو ،هم اطلاع رسانی و هم تولید علم و تکنولوژی بر پایه پژوهش‌ها به یک شبکه جهانی و درهم تنیده تبدیل شده است که باید بیش از پیش به آن توجه کنیم. به امید آن که دولتمردان ما با برنامه ریزی دقیق و حساب شده به تعاملات بین‌المللی بپردازد و اقتصاد و جنبه‌های سیاسی اجتماعی و فرهنگی آن را سامان دهند . ///انتهای پیام

اندر حکایت خواستگاری از دختران
بازدید : 487
چهارشنبه 18 شهريور 1399 زمان : 14:37

اقتصاد نوین

فرزاد وثوقی روزنامه نگار

اینطور که پیداست هم باید از جمعیت جهان کاسته شود وهم مرزهای بین المللی دچار تغییرات وسیعی شوندچراکه کووید 19 خواب دیگری برای اقتصاد جهان وسیاست‌های حاکم برآن دیده است. بطور قطع نمی‌توان بروز این بحران را اتفاقی ارزیابی کرد چراکه با وارد آمدن خسارتهای سنگین اقتصادی وتاثیر گذار برسیاست‌های حاکم، دچار رویا رویی با یک شبه جنگ جهانی شده ایم که رویکردش با بروز کووید 19 متفاوت است.

جنگ جهانی دوم نیز مرزهای متفاوتی را تعریف کرد هرچند درسالهای گذشته بعضی مرزها شکسته شدودیوارهای بزرگی فروریخت اما تلاش برای تغییر شکل مرزها خصوصا درخاورمیانه ادامه دارد وجنگ‌های نیابتی اتفاق افتاده وتعلل درمسیر صلح حکایت از عدم توافق برسر تقسیم بندی‌های جغرافیایی پنهان دارد.

سیاست‌های انتظاری اقتصاد پیش از کووید 19 بشدت براقتصاد ایران تاثیر گذاشته بود. انتظار برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ودوازدهم،انتظار برای برگزاری انتخابات درآمریکا وحالا پس از چهار سال انتظار دوباره همان سیاست انتظاری برای انتخابات دوباره درآن کشور و تحقق اهداف عالی برجام که مورد توافق اروپاییان وشرکای چینی وروسی آنان است. درواقع غرب وشرق از بازار 80میلیون نفری ایران نخواهند گذشت وباید با متعادل سازی توقعات این بازار مصرفی را حفظ کنند.

سیاست‌های انتظاری دوباره براقتصادایران تاثیر می‌گذارد چراکه درانتظار برگزاری انتخابات ریاست جمهوری درایران وآمریکا هستیم. حتی زماینکه درانتظار انتخابات مجلس یازدهم درایران بودیم گمان نمی‌کردیم با گذشت 100روز اما هیچ تحولی اتفاق نیفتد اما وبطور قطع بازی سیاسی دراین راستا تمامی‌ندارد وباید درانتظار بهبود باقی بمانیم واین انتظاررا بیشترمی‌توان نوعی فرصت سوزی محترمانه دانست تا سایررسیدن به انتظارات مطلوب.

حالا نبرد بیولوژیک کرونایی بشدت ادامه دارد . آمارها هرروز حکایت از تلفات سنگینی دارد که جبران ناپذیر است. درخط مقدم مقابله با این تهاجم حوزه سلامت قرار دارد. درهفت ماه گذشته پژوهش‌ها برای یافت واکسن با موفقیت همراه نبوده است. گویا تجارت درحوزه سلامت مانع خیلی کارها شده ومی‌شودچراکه تامین هزینه‌های سلامت بسیار گران است وبسیاری از مردم قادربه تامین این هزینه‌ها نیستند ونخواهند بود لاجرم محکوم به مرگ هستند. باید دید دولت تا چه زمان حمایت‌های خود را ادامه میدهد وآیا تا کنون این حمایت‌ها واقعی بوده ویا از کیسه خیرین درحال خرج کردن درحوزه سلامت هستیم و خیرین درعوض این گام بلند چه انتظاری از دولت داشته ودارد.

پرسش‌های بسیاری دراین رابطه مطرح است چراکه دولت بدون نفت درآمدی ندارد وتنها راه باقی مانده دست درجیب ملت کردن است. علاوه برپروژه بزرگ وطولانی مدت فروش دلارهای بانکی در کنار خیابانها توسط دستفروشان ،دولت اقدام به اخذ مالیات از فعالین اقتصادی درشرایط وخیم کرونایی کرده است. توقیف کارت‌های بازرگانی فعالین اقتصادی از جمله این اقدامات است چراکه دولت راه را برفعالین مجاز بسته وآنان قادر به تحرک نیستند وراه برای قاچاق همچنان باز است واز میزان کشفیات پلیس کشور درتمامی‌بخش‌های قاچاق می‌توان حدس زد که فعالین قاچاق درتمامی‌حوزه‌ها مشغول هستندو اجناس از شیر مرغ تاجان آدمیزاد دربازار سیاه یافت می‌شود اما با قیمت‌های نجومی.

راه برای فعالیت‌های ناثواب باز است، از واردات تا صادرات منتهی مراتب اینکه واردات بشدت به بنیه اقتصادی کشور ضربه وارد می‌کند ودرمقابل دزدان بیت المال درحال صادرات ثروت‌های ملت به بانک‌های خارجی هستند. هرچند ممکن است اخبار این حوزه فروکش کرده باشد اما سکوت وآرامش فعلی علامت یک طوفان بزرگ است که درعرصه اطلاع رسانی اتفاق خواهد افتاد. درواقع باید درانتظار اخبار بعدی بمانیم.

زیان‌ها از بروز این جنگ بیولوژیک بسیار سنگین است وتمام دنیا از این آسیب لطمه دیده اند. درگزارش سازمان ملل آمده است که تاثیر کووید 19 بر صنعت توریسم جهان بسیار گسترده وغیر قابل جبران است چراکه امروزه رویکرد درآمد بسیاری کشورهای جهان از این طریق بوده است. دراین گزارش آمده است که 1.2 تریلیون دلارخسارت به صنعت توریسم جهان وارد آمده است وتعداد گردشگران دنیا تا سال 2020به 78 درصد کاهش خواهد یافت. با این تفاصیل باید دید اقتصاد نوین چه رویکردی خواهد داشت و تصمیم سازان جهان چه خوابی برای اقتصاد یکپارچه جهان دیده اند. ///انتهای پیام 663 کلمه

در مورد داستان "رویای من"
بازدید : 738
دوشنبه 16 شهريور 1399 زمان : 1:37

دستان پینه بسته

فرزاد وثوقی روزنامه نگار

بی اطلاعی از قانون حتی قوانین ضعیف باعث عدم توان در دریافت مطالبات کارگری است. اگر به تاریخچه ایجاد قانون کار درایران نگاهی گذرا داشته باشیم درخواهیم یافت که ازدوره مشروطه تا کنون ثباتی برای ایجاد این قانون ودقت نظر دراحوال کارگران وجودنداشته است. سرآغاز پیدایش قوانین کار در ایران به دوره نهضت مشروطیت بازمی‌گردد. در نخستین سال‌های نهضت مشروطیت برخی از آگاه‌ترین قشرهای کارگران نسبت به ایجاد و تشکیل اتحادیه‌های کارگری اقدام کردند. این حرکت‌ها در سال‌های پس از نهضت مشروطیت نیز ادامه داشت.تحولات سیاسی وروی کارآمدن پی درپی نظام قدرت سیاسی درایران یکی از دلایل تعویق ثبات قانون کار درکشور بوده وهست. حتی درسالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌درایران این قانون دستخوش تحولاتی شده که بطور قطع به نفع کارگران نبوده است.

انجمن‌ها وتشکل‌های کارگری نیز اگر با هیجانات خاص خود وبصورت خودجوش تشکیل شدند اما بتدریج خاصیت اصلی خودرا درحمایت از مستضعفان از دست دادند وحالا این تشکل‌ها ،بدون دستاورد تنها به شعارهای سالانه دلخوش کرده اند.

ضعف بزرگ تشکل‌های صنفی کارگران نبود آگاهی دربین موسسین آن بوده است. افرادی که با قانون آشنایی نداشتند و درمحافل رسمی‌ازجمله مجلس شورای اسلامی‌قادر به دفاع موثر از دستان پینه بسته نبوده اند حتی اگردرسالهای گذشته نمایندگانی از صفوف کارگران وارد مجلس شورای اسلامی‌شده باشند اما دفاع آنان از حقوق کارگران به واسطه همین عامل موثر واقع نشده است.

به نظر می‌رسد نیازمند واکاوی در عملکرد تشکل‌ها وانجمن‌های کارگری هستیم. چرا که این انجمن‌ها و تشکل‌ها هستند که باید نسبت به احقاق حقوق اعضای خود اقدام کنند. امروز ما با تشکل‌ها‌ و انجمن‌های کارگری مواجه هستیم که عملا در چهار دهه گذشته نیز قادر نبوده اند حقوق دستان پینه بسته رامطالبه کنند.

یکی از چالش‌ها فراروی نظام کارفرمایی وکارگری مسلط نبودن اعضای تشکل‌هابه قانون کاروکارگری است. وقتی به لحاظ تخصصی به مسایل ورود وپیگیری لازم انجام نشود چه انتظاری داریم حقوق کارگران با دیگر بخش‌ها ویا حداقل با نرخ تورم همخوانی داشته باشد.

در چهار دهه گذشته مسائل کارگری و اصلاح قانون کار به دلیل بیگانه بودن با قانون همچنان نافرجام مانده است و شاهد استمرار مشکلات حوزه کارفرمایی و کارگری هستیم . این میسر اصلاح نمی‌شود مگر آنکه انجمن‌هاو تشکل‌های کارگری متشکل از افراد حقوقدان ، کاردان و دلسوز باشند.

بنطر می‌رسد مطالبه حقوق کارگران از ریل اصلی خود خارج شده و اینک باید درانتظار آن روی سکه وواکنش‌های طبقه فقیر نسبت به طبقه بر خوردار باشیم .

هر چند گوش تصمیم گیران از این هشدارها پر است اماباید به فکر چاره بود . حقوق کارگران مطالبه گری می‌خواهد چرا که فرق است بین شعاردادن در جلسات و مطالبه گری . اگر حقوق افراد توسط تشکل‌ها و انجمن‌ها درست مطالبه گری نشود احقاق حقوقی هم اتفاق نخواهد افتاد.

نقطه سر خط – سیر تحولات سیاسی درکشور نشان داده است که کارگر واستثمار دریک بسته اقتصادی سیاسی درتحولات اجتماعی دیده شده اند. درواقع استثمار سایه به سایه نظام کارگری درحرکت است وهرکجا لازم بوده مانع جدی برسر راه این تحولات بوجود آورده است. نظام سرمایه داری قدرتمند ودارای استراتژی سلطه طلبانه توانسته است تحولات کارگری را سرکوب ودرنهایت بدون نتیجه بگذارد. تشکل‌های کارگری نیز در تمامی‌سالهای فعالیت خود بدون دستاورد مانده اند چرا که حجم مطالبات کارگران بسیار است. باید دیدافراد درراس تشکل‌های کارگری با چه پیشینه اقتصادی به این تشکل‌ها ورود کرده اند وبا چه پیشینه اقتصادی با این تشکل‌ها خداحافظی کرده اند ویا درحال ادامه همکاری هستند. لزوما باید به این نکته تاکید کرد که حجم مطالبات کارگری در بخش‌های مختلف صنفی بسیار است.آیا نفوذمافیای قدرت دراین تشکل‌ها عامل اصلی درعدم تحقق مطالبات است ؟

کارگران معمولان همان خط شکنان تحولات سیاسی اند که با وعده‌های رنگین می‌توان آنان را بازی داد. کارگران دربرهه‌های سیاسی رای میدهند ، کارگران درهنگامه جنگ مرز داری می‌کنند ودرتحولات امنیتی مشارکت فعال دارند اما پای حق وحقو قشان که می‌رسد بی نصیب ترین اقشار اجتماعی اند.

تنها پرسشی که دراین بین لزومامطرح وبدون پاسخ مانده است چرایی بی اعتنایی به حقوق کارگران شاغل وبازنشسته از سوی کارگزاران نظام است. جمعیتی برخوردار از صندوق بزرگ رفاه اجتماعی ، که بطور مستمر مورد دستبرد سارقان قرار میگیردو هیچ مرجعی برای صیانت از آن توانایی لازم را ندارد. بایددید ریال به ریال دستمزد کارگران که با عرق جبین عجین شده است ودراین صندوق تجمیع می‌گرددچگونه بدون حفاظت درمعرض دستبرد این وآن قرار می‌گیرد. /// انتهای پیام 750کلمه

6تصویر نادرست در باره ماسک
بازدید : 499
يکشنبه 15 شهريور 1399 زمان : 12:37

غروب تولید

فرزاد وثوقی روزنامه نگار

درغروب تولید نگاه‌ها به سمت دور زدن تحریم‌ها و اقتصاد مبتنی بر قاچاق است صنعت قاچاق پیشتاز ترین صنعت در جهان سوم می‌باشد.

تولید وابستگی شدیدی به واردات دارد در واقع تولید چندان خالص و وفادار به اقتصاد ملی نیست .هرچند کارگران سهم بزرگی در تولید داخلی یا همان صنعت مونتاژ دارند اما باید پذیرفت که تولید داخلی چندان خالص و وفادار به اقتصاد ملی نیست و این وابستگی همان نقطه جوش تحریم‌های اقتصادی سیاسی است که از یک محتوای خصمانه و سیاستمدارانه بر انگیخته می‌شود .

سیاست‌ها را سیاستمداران وابسته به دولت‌ها تعیین می‌کند گاهی خوددولت‌ها نیز توسط سیاست‌های سیاستمداران دولت‌های در سایه اداره می‌شوند و از این جهت است که تحریم‌ها به یک اهرم فشار تبدیل شده‌اند. در جریان تحریم‌ها بیشترین خسارت‌ها متوجه طبقه کارگران است که در جبهه نخست اقتصادی اجتماعی قرار گرفته اند. کارگران بیشترین آمار طبقه اجتماعی یک ملت را تشکیل می‌دهند ،طبقه که در صف مشارکت در تمامی‌فعالیت‌های سیاسی سیاستمداران درسایه وآشکار قرار دارند. حالا کشور ما طعم واقعی تحریم‌ها را می‌چشد.تحریم‌هایی که گلوی حیات ما را نی فشارد.

رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور در روزهای گذشته اعلام کرده که حق فروش یک قطره نفت را نداریم حتی دکترین نفت در برابر غذا نیز امکان پذیرش گشایش اقتصادی نمی‌دهد . درواقع این حق را دولت‌هایدارای اقتصاددبرتر از ملت ایران گرفته اند .

روزگاری پیش ایرانیان گمان می‌کردن این نفت است که بازارهای جهانی را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و در گردهمایی بزرگی به نام اوپک قصد تعیین نرخ در بازارهای جهانی را داشتند تا شاید دلارهای نفتی را در اقتصاد کشور به کار گیرد. اما امروز معلوم شد نفت هیچ سهمی‌در سفره ملت ایران نداشته و ندارد چرا که در جهان سوم حتی نفت و طلا نیز تابع سیاست‌های سیاستمداران است و اگر بخواهند شریان این اقتصاد خام روش را مسدود کنند می‌توانند .

جای تاسف و تعجب است که در نیل به شعارهای انقلابی خود نیز ناکام مانده ایم وقتی در چهار دهه گذشته از استقلال سخن گفتیم و در عمل به همان شعارها دل خوش کردیم و در ورود به عرصه کار و تولید اتفاق نظر نداشتیم .

حالا کارخانه‌های ما تعطیل و نیمه تعطیل هستند کارگران بسیاری یا بیکار شده اند و یا حداقل بگیر، تحریم‌ها فرصت خوبی به دست بعضی افراد نفوذی داد تا پروژه شکست را اجرایی کنند . این روزها بخش خصوصی زیر فشار شدید ورشکستگی خبر از ناکامی‌های اقتصادی وازدست دادن فرصت‌های حضوردرمیدان رقابت می‌دهد و دولتی‌ها در هفته مختص خود از افتخارات اقتصاد سیاسی سخن می‌گویند.

آنچه مسلم است باید آثار تلاش‌های انجام شده را در نرخ تورم جویا شد . رشد تورمی‌که ابعاد اقتصادی اعتقادی ملت را نشانه رفته است. در غروب تولید نگاه‌ها به سمت دور زدن تحریم‌ها و اقتصاد مبتنی بر قاچاق است. صنعت قاچاق پیشتاز ترین صنعت در جهان سوم است.

استعمار نو بازار ۸۰ میلیون ایرانیان را از دست نخواهد داد . کالای قاچاق وگرانفروشی محصولی از استعمار نو است.چرا که در اقتصاد بدون سیاست ،واردات هرچند قاچاق ،جنبه رقابتی داشته وبرای تعادل بخشی قیمت‌ها دربازار انجام می‌شود.

واردات ابزاری است برای حمایت از حقوق مصرف کنند وایجاد رقابت برای صنایع داخلی ،اما در کشور من این اتفاق برای افزایش تورم وشکست توان تولید داخلی وبیکاری ومصرف گرایی می‌افتد .///انتهای پیام560کلمه

هشتمین سفر سند باد
بازدید : 789
پنجشنبه 12 شهريور 1399 زمان : 12:37

علمی‌وکاربردی

فرزادوثوقی روزنامه نگار

مدرک گرایی یکی از آفت‌های بزرگ نظام علمی‌ وپژوهشی ماست.دردهه‌های اخیرگرایش به مدرک گرایی منجر به واپسگرایی علمی‌وپژوهشی شده است چراکه مدرک تنها برای حضور دروادی اجراییات سیاسی درهرم قدرت مورد استفاده قرار گرفته وبدون تخصص ، دراستفاده از مدارک علمی‌ناکام خواهیم ماند.

امروزه اگردرحوزهای اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی دچار پس رفت هستیم به دلیل همین عارضه مدرک گرایی بدون تخصص است، چراکه دارندگان مدرک ،خصوصا آندسته از دارندگان مدارک جعلی به هیچ عنوان نتوانسته اند درساماندهی حوزه اقتصادوعلوم اجتماعی بصورت شاخص درخشش داشته باشند.یکی از دلایل برتری علمی، اتصال نخبگان به هیات‌های علمی‌بین المللی است که دراین وادی به تبادل دانش وپژوهش‌های انجام شده می‌پردازند واین تبادل باعث گشایش درامورمختلف خواهد شد.

مدرک گرایی اگر با آموزش‌های مهارتی همراه نباشد بدون تاثیر خواهد بود . پذیرش سیل متقاضایان ورود به دانشگاه در سنوات گذشته بدون درنظر گرفتن نیاز بازار کار تنها به تولید بیکاران بدون مهارت ودارای مدرک تحصیلی وصرف هزینه‌های نجومی‌برای دریافت آن ختم شده است وباید دید برنده نهایی این روش چه کسانی بوده وهستند؟ چراکه جوانان دارای مدرک وبیکار بازنده اصلی این میدان بوده اند.

حالا اما دانشگاههای علمی‌کاربردی با هدف کسب مهارت درکنار کسب علم درتلاش هستند تا این گسست علمی‌واجرایی را بین حوزه دانشگاه وصنعت پر کنند. دانشگاههایی که بصورت تئوریک وغیر حضوری دانشجویان را با مفاهیم تخصص گرایانه آشنا می‌کنند و البته بصورت حضوری درقالب شرکت در کارگاههای عملی ، علم را بصورت کاربردی به حوزه صنعت می‌کشانند تا نفرات آموزنده علم در عمل قادر به حل مشکلات در میدان عمل وسکانداری بحرانهای اقتصادی اجتماعی باشند.

براین اندیشه ایم که اگر در بحرانهای اقتصادی پیش آمده چه از بابت تحریم‌ها وچه خودتحریمی‌ها اگر نیروهای عمل کننده درسطوح مدیریتی با علم وتخصص مدیریتی آشنا بودند وسکانداری بحران را برعهده می‌گرفتند تا این حد واندازه دچار خسارتهای اقتصادی اجتماعی وحتی فرهنگی نمی‌شدیم.

مدیران اقتصادی ما باید از صف همین فارغ التحصیلان علمی‌کاربردی انتخاب شوند چراکه قرار گرفتن علم وعمل درکنار هم می‌تواند بربحرانهای اقتصادی ومدیریتی فایق آید.

درمجموع می‌توان گفت دانشگاههای علمی‌کاربردی اشتغال را برای گروههای هدف تضمین می‌کنند از طرفی جمعیت قالب این دانشگاهها افراد شاغل ودارای علمی‌هستند که حالا باید تخصص لازم را درکارگاههای سطح بالای این دانشگاههاطی کنند وبه ابراز مهارت مجهز شوند . یکی از بهترین شیوه‌های تحصیل واشتغال دراین حوزه یافت می‌شود ومی‌طلبد دولت ومجلس دریک کارکرد مشابه از این روند حمایت‌های لازم را داشته باشند چراکه دراین محور نقش بانک‌ها درارایه تسهیلات قرض الحسنه به دانشجویان برای پرداخت شهریه‌های تعیین شده بسیار حیاتی است. هرچند برای حضوردراین کلاس‌ها با توجه به شیوع کووید 19 باید از تجهیزات هوشمند برای اتصال به سامانه‌های دانشگاهی بهره مند شد.

از طرفی دولت باید برای ورود ویا تولید این تجهیزات با شرکت‌های دانش بنیان وارد مذاکره ومعامله شود چراکه واردات ویا تولید این تجهیزات هوشمند درشرایط فعلی بسیار هزینه براست. درهر صورت سرمایه گذاری دراین دانشگاهها با صرفه تر است چراکه باید از هزینه‌های سنگین احداث دانشگاه صرفه نظر نمود واز شبکه‌های آنلاین برای حضور دانشجویان استفاده نمود. چراکه این روش باعث کاهش هزینه‌ها وسفرهای درون وبرون شهری ونیز احداث خوابگاههای بزرگ وسایر هزینه‌های جانبی می‌شود.

درهر صورت امیدواریم دولت ومجلس با اولویت به موضوع آموزشهای مجازی برپایه هوشمند سازی وایجاد سامانه‌های پرشتاب همت گماردوزیرساخت‌های مخابراتی را تقویت کند چراکه پس از چند ماه درگیری با کووید 19 به این باور رسیده ایم که باید برای هر شرایطی آمادگی داشته باشیم و خصوصا شبکه‌های ارتباط مجازی را تقویت نماییم . به امید آنکه ایران بزرگ ما دارای بهترین وبیشترین امکانات در دسترس برای دانشجویان ، محققان وپژوهشگران باشد. /// انتهای پیام 630 کلمه

رنگ لباس‌تان در مورد شخصیت‌تان چه می‌گوید؟
بازدید : 459
سه شنبه 10 شهريور 1399 زمان : 1:37

ارتباط ناملموس

فرزاد وثوقی روزنامه نگار

نمی‌توان گفت جامعه در حال حرکت به سمت سقوط اخلاق است وباید گفت سقوط اخلاق اتفاق افتاده چراکه بسیاری معیارها در روابط اجتماعی یا از بین رفته ویا درحال از بین رفتن است. مثال ساده وعینی آن تضیع حقوق کارگران است که نمونه بارز این سقوط اخلاقی است، سقوطی که جمعیتی بالغ بر26 میلیون نفر را تحت تاثیر خود قرار داده است واین تاثیر دربعد جمعیتی قادراست به لحاظ اجتماعی وامنیتی جمعیت 80 میلیونی ایران را تحت تاثیر خود قرار دهد، چراکه همگی سوار بریک کشتی هستیم.

روابط کار ار بعد قانونی خارج شده و متاسفانه نه دولت ونه مجلس پیگیر این اتفاق بزرگ نیستند.درحالی مجلس یازدهم دوباره به دنبال فیلترداستان قدیمی‌شبکه‌های مجازی برای کنترل ارتباطات است که خانواده‌های بسیاری در فشار گرسنگی قرار دارند واین موضوع هیچ اهمیتی برای دولت ومجلس ندارد بلکه مهم فیلترشبکه‌های اجتماعی و موضوع ارتباطات است. ارتباطی که تنها مافیای فدرت وثروت از آن احساس وحشت می‌کند ودرغیر این صورت باید جلوی فساد عوامل پنهان وآشکار در بدنه قدرت گرفته می‌شد.

داستان ارتباطات ووحشت مافیای قدرت وثروت از آن به انتشار اخبار سریع اختلاس‌ها وافشاگری‌های جانبی آن باز می‌گردد.اینکه جهان یک دهکده کوچک باشد وهمه دراقصا نقاط دنیا از آخرین تحولات مطلع شوند به یک پاپیچ بزرگ تبدیل شده است.لذا باید تلاش کرداخبار دریک مقطه حبس شود.

حالا جمعیتی بالغ بر26 میلیون نفر در بخش‌های صنعت ومعدن،خدمات کشاورزی ، خدمات اداری وبانکی تحت تاثیر قانون کار هستند، قانونی که نظام دولتی ومجلس شورای اسلامی‌نسبت به آن بی توجهی نشان می‌دهند ودرواقع معیشت این تعدادکارگر برایشان اهمیتی ندارد. انجمن‌های صنفی واتحادیه‌های کارگری بسیاری هم برای پیگیری حقوق کارگران ایجاد شده اند که تماما با قیمت‌های مختلف توسط جناح ثروت وقدرت خریداری شده است و ازکار افتادگی وبودن تاثیر بودن این انجمن‌ها تنهای یک معنامی‌تواند داشته باشد وآن وابستگی به جناح قدرت وثروت است کما اینکه مجلس به عنوان بزرگترین خانه ملت ونمایندگان به عنوان ارشد وکلای ملی قادر به تامین خواسته‌های ملت نیستند.این عدم توانایی برای افرادی که مدعی احقاق حقوق ملت بوده اند نشان از وابستگی اقتصادی سیاسی داشته ودارد.

نقطه سر خط –مجلس و دولت باید راهکاری منطقی درقالب تصویب قانون برای کارگران پیش بینی کنندوبازنگری دستمزد بطور شفاف درقانون دیده شود. دراین بین دولت باید بصورت کارشناسی شده یک لایه به مجلس ارایه دهد ومجلس باید با فوریت به آن لایحه بپردازد.

مسایل قانون فعلی کار واینکه تنها سالی یکبار میتوان به موضوع دستمزدها پرداخت وتورم لحظه‌‌‌ای وثانیه‌‌‌ای درحال تخریب اقتصادملی وتوان کارگران است ، درحال تبدیل شدن به یک آسیب جدی اجتماعی ، اقتصادی وامنیتی است. باید درقانون پیش بینی نمود که اگر به هر دلیل اقتصاد دچار نوسان شدید شود مزد کارگران نیز باید با تغییراتی همسان با نرخ تورم تغییرومورد بازنگری قرار گیرد.

دیگر موضوع ریشه‌‌‌ای واساسی جامعه کارگری نبود امنیت شغلی است درواقع بخش‌های خصوصی وخصولتی آنچنان رشد فرهنگی اجتماعی نداشته اند تا بهترین روش‌ها را برای اداره امور وبکار گیری کارگران انتخاب کنند ولذا بدترین شیوه‌های موجود را الگو برداری نموده اند. نظام اقتصادی کشور بشدت بیمار است و تعریف درستی از بخش‌های خصوصی وبکار گیری نیروی کار ندارد ، با سیستم درپیش گرفته شده انگار بخش خصوصی قبل از هرچیز ، شیوه‌های استعماری واستثماری را بکار گرفته وآنرا روی نیروی کار اعمال می‌کند.

تحریم‌های اقتصای خارجی هم بهانه بسیار خوبی برای عدم پرداخت حقوق کارگران شده است ومی‌توان اینگونه پنداشت که کارگران را از حق حیات محروم نموده است چراکه کارگران بسیاری درجریان تحریم‌های اقتصادی تعدیل شده اند ویا تحت تاثیر جریان کرونا از نان شب محروم شده اند. کرونا یا جنگ بیولوژیک ویا جنگ سوم جهانی هر چه بود به شیوه نظامیان وارد عمل شد. درجریان جنگ‌های سخت که نظامیان عهده دار آن هستند نیز دراولین گام مراکزاقتصادی مورد هدف قرار می‌گیرد که کووید 19 هم با چنین روشی وارد عمل شد وعلاوه بر کشتار انسانی نقاط اقتصادی را مورد هدف قرار داد تا بدین وسیله ساختار‌های سیاسی را دگر گون کند.

درهر صورت نظام اقتصادی وبه پیوست آن نظام کارگری نیازمند اتخاذ روش‌های مطلوبی است تا کمترین آسیب‌ها متوجه کارگران شود. اما آنطور که پیداست این تفکر کاغذی وتنها قابل طرح در جلسات است و نظام کارگری یک نظام دیده نشده وکنار گذاشته شده درقالب پروژه فقیر سازی است چراکه با اجرای این پروژه دو نوع فقیر می‌توان تولید کرد، فقیر نوکر وفقیر تحولگرا.

با شرایط امروز جامعه باید دید تعداد فقرای تحولگرا بیشتر است یا فقرای نوکر وسپس به یک ارزیابی بزرگ دست زد. نتیجه از قبل تعیین شده است چرا که مجلس ودولت به دنبال اصلاح قوانین موجود نیستند وباید به حال حقوق از دست رفته طبقه کارگر گریست وگریه تنها راهبرد قرار گرفتن دراین سیستم آسیب دیده است.بنظر می‌سد درچهار دهه گذشته آنچه بیش از هر چیز اسیب دیده همین حقوق کارگری است.

هرچند نظام تامین اجتماعی برای حمایت از این قشر وسایر اقشاربهره مند از این قانون تعریف شده است اما تامین اجتماعی قابلیت حمایت از اقشار ضعیف را ندارد و باید به این مسئله توجه نمود که این نظام هم یک نظام پولساز داخلی است چراکه فاصله پرداخت‌های درون سازمانی وبرون سازمانی برای کارمندان سازمان وکارگران سازمان از زمین تا آسمان است. /// انتهای پیام 890 کلمه

گفتم بی خبر نرم

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی